بحران میان دوحه و 4 کشور عربی، قطر پیروز شد یا تسلیم
به گزارش مرد کوچک، خبرنگاران - گروه بین الملل: بیش از 3 سال از بحران قطر با 4 کشور عربی شامل عربستان سعودی، امارات، بحرین و مصر سپری میشود. این چهار کشور از پنجم ژوئن سال 2017 میلادی روابط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کردند و ضمن محاصره زمینی، هوایی و دریایی این کشور، 13 شرط از جمله کاهش روابط با تهران و تعطیلی شبکه الجزیره را برای از سرگیری این روابط مشخص کردند.
همراه ما باشید و با تور قطر از مروارید خلیج فارس دیدن کنید و زیبایی های شهر دوحه را در خاطراتتان ثبت کنید.
با این حال، اکنون بعضی تحرکات شتابزده از سوی ایالات متحده آمریکا موجب شده است تا گمانه زنیها پیرامون حل و فصل قریب الوقوع بحران قطر با 4 کشور عربی بیش از هر زمان دیگری افزایش یابد. درهمین ارتباط، وزارت خارجه کویت اعلام نموده است که مذاکرات و گفتگوهای مثبتی برای خاتمه دادن به بحران قطر اجرا شده است. این درحالی است که مقامات ارشد قطر از جمله وزیر خارجه این کشور نیز فرایند گفتگوها را مثبت ارزیابی نمودهاند.
نکته قابل تأملی که در این خصوص وجود دارد، سرنوشت ماجرای 13 شرط کشورهای تحریم نماینده برای قطر است. اکنون این سوال نزد افکار عمومی ایجاد شده است که پس از گمانهزنیها مبنی بر حل و فصل قریب الوقوع بحران قطر، تکلیف 13 شرط معین شده برای دوحه چه میشود؟ عربستان سعودی چگونه پس از گذشت نزدیک به 4 سال از شروط 13 گانه خود عبور نموده و آنها را زیر پای گذاشته است؟
تا به امروز زوایای مربوط به توافق میان قطر و عربستان که امیر کویت چند روز قبل از آن سخن گفت، تعیین نشده است. کویت با این اقدام نقطه خاتمهی بر فرایند تلاشها برای حل اختلافی که در ژوئن سال 2017 میان قطر و چهار کشور عربی عربستان، مصر، امارات و بحرین رخ داد، قرار داد؛ تلاشهایی که امیر فقید کویت آنرا شروع کرد.
هنوز تعیین نیست که آیا هدف سفر کوتاه مدت جرد کوشنر داماد و مشاور دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا که فقط به دوحه و ریاض ختم شد برای امضای توافق آشتی میان عربستان و قطر بوده است تا هواپیمایی قطر بتواند از حریم هوایی سعودی برای محروم کردن ایران از 100 میلیون دلار سالانه ای که قطر به تهران در ازای عبور هواپیماهای قطری از حریم هوایی ایران، میپردازد، است یا موضوع دیگر؟
ابهام در موضع قطر
قطعاً توافق آشتی میان قطر و عربستان به موضع برطرف تحریم هوایی قطر محدود نخواهد شد و موضوعات متعدد دیگر از جمله دیکتههای سیزده گانه (13 شرط) که چهار کشور تحریم نماینده بر قطر در شروع بحران به عنوان برطرف تحریم قرار دادهاند و دوحه با همه آنها مخالفت کرد هم شامل میشود. این شروط یا دیکتهها سند تمام عیاری است که طرف پیروز بر طرف مغلوب دیکته میکند. جدای از آن به مثابه از بین رفتن حاکمیت و استقلال دوحه است و این سندی است که قطر تا به حال به آن نپرداخته و آنرا در هوا معلق نگه داشته است.
توافق آشتی میان قطر و عربستان آنگونه که رسانهها اعلام نمودهاند در نشست شورای همکاری خلیج فارس در بحرین در ماه دسامبر جاری به امضا خواهد رسید و طی آن شیخ تمیم امیر قطر و ملک سلمان در منامه احتمالاً ملاقات خواهند کرد.
این در حالی است که این توافق که با تلاشهای کویت اتفاق افتاده است. سوالاتی را درباره ادامه این ائتلاف چهارجانبه پس از اینکه عربستان از آن خارج شده و شرکایش در سکوت کامل به سر میبرند و امارات، بحرین و مصر واکنشی به نشانه پذیرش نداشتهاند گواه این است که سکوت به نشانه مخالفت است.
شاید سکوت سه پایتخت به این علت باشد تا توافق دوجانبه به خاتمه برسد و سپس یکی یکی به آنها ملحق شوند. گفته میشود که آمریکا مایل به این است که توافق با عربستان شروع شود. ترامپ با مشاور خود جرد کوشنر به دنبال از بین بردن این ائتلاف بوده است.
به اعتقاد ناظران امور احتمالاً اختلاف میان عربستان و امارات در این موضوع دخیل بوده است و این فرایند را فراهم نموده است. اختلافات عمیق میان ریاض و ابوظبی خود را بیش از قبل نشان میدهد.
این اختلافات در یمن به وضوح خودنمایی میکند زیرا از سویی این اختلاف در جنوب یمن روز به روز بیشتر میشود و از سوی دیگر با خروج امارات از جنگ عربستان به شکل تنهایی جنگی را ادامه میدهد که هزینههای هنگفتی برایش دارد آنهم جنگی که نفعی برای سعودیها نخواهد داشت و با فرایند پیروزیهای نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن و ضربات دردناک به عمق عربستان، خاتمهی برای ریاض به دنبال نخواهد داشت.
نقش اختلافات عمیق ملک سلمان با پسرش چیست؟
بعضی از ناظران اختلافات سعودی میان ملک سلمان و محمد بن سلمان پسرش را عاملی برای حرکت به سوی آشتی دانستهاند زیرا ملک سلمان هرگز مایل نیست که گزندی به صندلی عربستان وارد شود.
به اعتقاد این ناظران، اختلافات داخل خاندان سعودی و ناخرسندی از رویکرد محمد بن سلمان و ائتلافش با محمد بن زیاد سبب شده است که ریاض آرام آرام از سیاستهای بن زائد فاصله بگیرد و به سوی قطر بازشود و این در راستای فرایند اصلاح و تعدیل در منطقه خلیج فارس است.
بعضی از ناظران، سیاستهای آمریکا را در این زمینه دخیل میدانند و اینکه آمریکا در آستانه تغییر سیاستهای خود در منطقه با روی کار آمدن جو بایدن است که این نیازمند تغییرات موازی در سیاستهای منطقهای عربی و کشورهای حاشیه خلیج فارس است.
آنچه از شواهد و قرائن برمی آید قطر تا به امروز در برابر ائتلاف چهار کشور عربی ایستادگی نموده است و تا به این لحظه نشانهای از امتیازدهی آشکار وجود ندارد. آیا قطر پیروز شده است؟ این سوالی است که هنوز پاسخ آن روشن نشده است.
از جمله مهمترین شروط عربستان سعودی برای برطرف محاصره قطر و حل و فصل بحران خود با آن، قطع رابطه با ایران و نیز تعطیلی شبکه الجزیره بوده است؛ شروطی که هیچیک از آنها تا به امروز توسط مقامات دوحه اجرا نشدهاند. از همین روی، پر واضح است که جامه عمل پوشاندن قطر به شروط 13 گانه معین شده عامل اعلام حل و فصل قریب الوقوع بحران دوحه نیست و عوامل دیگری در این زمینه دخیل بودهاند. طی این چند سال، قطر دستاوردهای زیادی داشته است.
به نظر میرسد که عربستان سعودی نیک میداند که با روی کار آمدن بایدن و تداوم بحران قطر، امکان تأثیرگذاری دوحه بر دولت جدید واشنگتن وجود دارد و این مسأله میتواند به دور شدن تدریجی ایالات متحده از ریاض منجر شود. به همین دلیل، مقامات ریاض حتی به قیمت اعطای امتیازات فراوان به دوحه نیز حاضر به مصالحه با آن شده و تمامی شروط 13 گانه خود را به دست فراموشی سپردهاند.
آنچه در خاتمه میتوان گفت این است که شرایط با روی کار آمدن جو بایدن در آمریکا با تغییراتی همراه خواهد بود و به نظر میرسد که همه این کشورها از سعودی و امارات گرفته تا بحرین و قطر باید آنگونه که آمریکا میخواهد عمل نمایند و خود را با سیاستهای جدید آمریکا در دوران بایدن همسان نمایند و مطابق با آنچه به آنها دیکته میشود عمل نمایند.
منبع: خبرگزاری مهر